نفهميدم براي چي وبلاگ بنده ديگه نمايش داده نمي شه؟ مطالب پايين ، آخرين مطالبي است که، پس از نوشتن اونها وبلاگ دچار اختلال شد: =================== اي نفس دمي مطيع فرمان نشدي...از کرده ي خويشتن پشيمان نشدي صوفي و فقيه و زاهد و دانشمند...اين جمله شدي ولي مسلمان نشدي =================== بعضي وقتا منتظر يه جنبش کوچيک از طرف ما هستند تا ما رو در زير بارش برکات قرار بدهند. حتي وقي به بن بست هم برسيم اجازه ي کسل شدن و خواب آلود شدن رو نداريم در هيچ شرايطي نبايد دل آروم باشه، جناب سعدي مي فرمايد: به راه باديه رفتن به از نشستن باطل ... که گر مراد نجويم به قدر وسع بکوشم و البته اين اول کاره وقي توي حرکت افتاديم اونوقت يک کمي کارا سخت تر مي شه ، اجازه نداريم به نيت باديه ، حرکت کنيم اون حرکت به سمت باديه نسبت به سستي و باطل نشستن بهتره ولي توي حرکت که بيافتيم قوانين خودش رو داره. هر چند که جناب مولوي هم از تنبلي و کاهلي انسان را بر حذر مي دارند: دوست دارد يار اين آشفتگي ... کوشش بيهوده به از خفتگي اندرين ره مي تراش و مي خراش... تا دم رفتن دمي ساکن مباش و ظاهرا اين روايت نيز منسوب به پيامبر است: و في الحرکات برکات (يا از تو حرکت از خدا برکت) ==================== شيخ ابو سعيد: از باد صبا دلم چو بوي تو گرفت...بگذاشت مرا و جستجوي تو گرفت اکنون ز من خسته نمي آرد ياد...بوي تو گرفته بود و خوي تو گرفت! ==================== دو اصلاح: رباعي "اي پير اگر تو روي با حق داري ... " از رباعيات منسوب به جناب مولوي است که بنده اشتباها آن را منسوب به شيخ ابو سعيد ابوالخير بيان کردم. از دوست خوبم مهدي http://hod.persianblog.com/ که اين اشتباه بنده را به من تذکر دادند ممنونم در شعري هم که از شيخ بهايي نقل کردم: "ايمان مي بگسسته ديدند" بدين ترتيب اصلاح مي شود، "ايمان من بگسسته ديدند". ============================================= و اما مطلب جديد: يحي بن معاذ همواره خطاب به دانشمندان مي گفت : اي آنها که کاخ ها تان کاخ هاي قيصري است و خانه ها تان خانه هاي کسرائي است و مرکب هاتان مرکب هاي قاروني است و ظرف ها تان ظرف هاي فرعوني است و خوي ها تان خوي هاي نمروديست و خوراک ها تان خوراک هاي جاهلي است و مرامها تان مرام هاي سلطاني است ، پس چه چيزتان محمدي است؟!