پنجشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۵

zahreiei_yek_ghadam

ايمان كاملان يك قدم قابل توجه از ما جلوتر است

اما آن يك قدم كدام است؟

 

آوازه ي شيري در اطراف جهان شايع گشته بود، مردي از براي تعجب از مسافت دور قصد آن بيشه كرد، براي ديدن آن شير يك ساله راه مشقـّت كشيد و منازل بريد چون در آن بيشه رسيد و شير را از دور بديد ايستاد و بيش نمي توانست رفتن ، گفتند آخر شما چندين راه قدم نهاديد براي عشق اين شير و اين شير را خاصيتي هست كه هر كه پيش او دلير رود و به عشق دست بر وي مالد هيچ گزندي به وي نمي رساند و اگر كسي از او ترسان و هراسان باشد شير از وي خشم مي گيرد بلك بعضي را قصد مي كند كه چه گمان بد است كه در حق من مي بريد؟ گفتند اكنون چيزي كه چينين است يك ساله راه قدم ها زدي اكنون نزديك شير رسيدي اين اِستادن چيست؟ قدمي پيشتر نهيد! كس را زهره نبود كه يك قدم پيشتر نهد. گفتند: آن همه قدم ها زديم، آن همه سهل بود، يك قدم اينجا نمي توانم زدن اكنون مقصود       از آن ايمان آن قدم بود كه يك قدم در حضور شير سوي شير نهد و آن قدم عظيم نادرست جز كار خاصان و مقربان نيست و قدم خود اين است و باقي آثار قدم است، آن ايمان به جز انبيا را نرسد كه دست از جان خود بشستند!

 

فيه ما فيه اثر مولانا جلال الدين رومي

سه‌شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۵

einol_ghozat_salgard

سالگرد شهادت جناب عين القضات

امروز به روايتي سالگرد شهادت فرزانه ي نازنين جناب عين القضات ميانجي همداني است.

در 7 جمادي الثاني 525 هجري قمري به شهادت رسيد.

اينگونه كه ثبت شده اندكي قبل از شهادت نامه ي سربسته اي را به يكي از شاگردان مي دهد و به او مي گويد در فلان تاريخ آن را باز كن. وقتي كه زمان مورد نظر مي رسد شخص مي بيند ، اين زمان مصاف شده است با شهادت جناب عين القضات(يا از زمان شهادت ايشان گذشته بود) با اين حال طبق دستور جناب عين القضات نامه  را باز مي كند و در كمال تعجب مي بيند كه در نامه يك رباعي نوشته شده است:

ما مرگ و شهادت از خدا خواسته ايم

آن هم به سه چيز كم بها خواسته ايم

گر دوست چنان كند كه ما خواسته ايم

ما آتش و نفت و بوريا خواسته ايم

حتما دوستان ارجمندم مي دانند كه ايشان را بعد از آنكه به دار كشيدند، جسم بي روحشان را در حصير يا همان بوريا پيچيده ، به نفت آغشته كرده و سوزانيدند!