علماي متحجر باعث مشکل آفريني در دين هستند
آیت الله محمد حسن قدیری، یکی از شاگردان نزدیک امام خمینی بود که در این هفته از دنیا رفت. نام قدیری، در تاریخ انقلاب یادآور نامهای است که به نظر تحلیلگران سیاسی، فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی از منظر امام راحل است. در ماههای آخر زندگی امام خمینی، یک سوال شرعی (استفتاء) در مورد شطرنج از امام طرح میشود. ایشان در پاسخ این سوال، به نوعی خارج از مشی فقهی معروف بین علما عمل نمود. انتشار این پاسخ در روزنامه جمهوری اسلامی موجب بروز بحثهایی در بین حوزویان شد. به دنبال بروز این بحثها بود که قدیری در نامهای خطاب به امام متذکر بازخوردهای این نامه شد و در ضمن گفت روش اجتهادی امام در پاسخ به این استفتاء با مشی معروف علما همخوانی ندارد! پاسخ امام به این شاگرد دیرین خود لحن تندی داشت و سخنانی را خطاب به قدیری مطرح نمود که در جای دیگری به این صراحت مطرح نکرده بود. مدّتی پس از انتشار نامه اوّل، استاد نامه دیگری برای دلجویی خطاب به شاگردش مینویسد. اگر چه رهبر انقلاب ایران به گفته خودش دیگر حال پیگیری این روش را نداشت ولی چندماه پس از این نامه یعنی در اسفندماه همان سال، در نامهای خطاب به روحانیون گفت «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجران خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.» نامه نگاری امام و قدیری میتواند نشان از مشی جدید فقهی ایشان داشته باشد که زمان و مکان را در نظر دارد. متأسفانه متن کامل این نامهها، پس از 20 سال، هنوز در اینترنت پیدا نمیشود! (لااقل من نیافتم) برای همین بر آن شدم تا متن کامل آن را در اختیار خوانندگان قرار دهم. متن استفتاء 1. از آنجا که آلات لهو و لعب استفادههای مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد، آیا خرید و فروش آن بیاشکال است؟ باسمه تعالی خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد. 2. اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و چون امرزه تنها به عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده میشود، بازی با آن چه صورتی دارد؟ باسمه تعالی بر فرض مذکور گر برد و باختی دربین نباشد اشکال ندارد. 19 شهریور 1367 صحیفه نور/ ج 21 ص 129 نامه حجةالاسلام قدیری به امام: بسم الله الرحمن الرحیم خدمت حضرت مستطاب آیت الله العظمی امام خمینی- مدّ ظلّه العالی با عرض سلام و ادب و احترام، اخیرا دو استفتاء منتشر شده که در یکی از خرید و فروش آلات لهو سوال شده و در جواب آمده که خرید و فروش آلات مشترکه به قصد محلله اشکال ندارد. در دیگری در سوال مفروض است که امروز شطرنج به کلی آلت قمار بودن خود را از دست داده و تنها به صورت ورزش فکری درآمده است و در جواب آمده است که در فرض عمل مزبور اگر برد و باختی در بین نباشد، اشکال ندارد. و آقای مورد اعتمادی نقل کردند که در بعضی روزنامهها «برفرض مزبور» را ننوشتها است. در اینجا سوالی مطرح است: 1. خرید و فروش آلات مشترکه مانع ندارد مگر اینکه قصد منفعت حرام در بین باشد. پس چرا در جواب سوال اوّل قصد حلال قید شده است؟ 2. در سوال دوم سائل محترم از کجا ادعا میکند که امروز شطرنج آلت قمار بودن خود را به کلی از دست داده و تنها ورزش فکری شده است؟ 3. در روایت معتبره است از سکونی از حضرت صادق-علیه السلام: اول: قال: قال رسو الله(ص) انهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات. دوم: قال: نهی رسول الله(ص) عن اللعب بالشطرنج و انزو... زفن به معنی رقص است. مزمار، نامی است که مطلق نی را شامل میشود و نهی حضرت، حجت برتحریم است مگر حجتی بر خلاف باشد و هر دودلیل اطلاق دارد. بنابراین استفاده میکنیم که نی زدن حرام است، چه نی آلت مختصه باشد یا مشترکه، وبازی شطرنج حرام است، چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه. و دعوای انصراف منشأ صحیحی نیست. و البته در حدّ خودم در ادلّه فحص و به مطلب حضرتعالی هم مراجعه نمودم، حجتی برخلاف اطلاق مزبور نیافتم. ادلّه میسر و لهو تطبیق بر آلات منافاتی با اطلاق ندارد و علت منصوصهای هم در ادلّه نیست. و در هر صورت اگر ساحت قدس حضرتعالی از این گونه مسائل به دور باشد به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمیشود. دیگر هر طور صلاح میدانید. از جسارت عذر میخواهم و از خداوند متعال دوام سایه بلند آن حضرت را مسألت دارم. والسلام علیکم و ورحمة الله و برکاته 4 صفر الخیر 1409 محمد حسن قدیری صحیفه نور- ج ۲۱- ص ۱۴۹ پاسخ امام خمینی: پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سوال و جواب، این جانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم. بنابر نوشته جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است، راهی نیست و "رهان" در "سبق" و "رمایه" مختص است و به تیر و کمان و اسب دوانی و امثال ان، که در جنگهای سابق به کار گرفته میشده است و امروز هم تنها در همان موارد است. و «انفال» که بر شیعیان «تحلیل» شده است امرو هم شیعیان میتوانند بدون هیچ مانعی با ماشینهای کذایی جنگلها را از بین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیونها انسان را به خطر بیاندازند و هیچ کس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدی که در خیابان کشیها برای حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن. و بالجمله آن گونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند. و اما راجع به دوسوال، یکی بازی با شطرنج و در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت الله آقای حاج سید احمد خونساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز میداند و در تمام ادله خدشه میکند، در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است. اما اینکه نوشتهاید از کجا سائل به دست آورده است که شطرنج به کلی آلت قمار نیست، این از شما عجیب است، چون سوالها و جوابها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب دادهام، در فرض مذکور است که اشکالی متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازی نکنند. و عجیب تر آن که نوشتهاید چرا به جای قصد حرام نباشد، قصد حلال نوشته شده؟ گویی عمل شخص متوجه و قاصد بدون هم میشود، در این صورت قصد حلال مساوق است با نبودن قصد حلال. و اما در قضیه خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال، اشتباه بزرگی کردهاید که گمان کردهاید خرید و فروش برای منفعت حلال، یعنی استفاده حرام کردن و این بر خلاف آنچه نوشته شده است میباشد. البته در این زمینهها مسائل زیادی است که حال و وقت من اجازه تعقیب آنها را ندارد. از جنابعالی که فردی تحصیل کرده و زحمت کشیده میباشید توقع نبود که این گونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید. شما خود میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد. از خداوند متعال توفیق جنابعالی را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 2-7-67 روح الله الموسوی الخمینی صحیفه نور- ج ۲۱- ص ۱۵۱ دلجویی امام: جناب حجة الاسلام آقای قدیری . دامت افاضاته با سلام و دعای خیر و آرزوی موفقیت برای شما درپیاده کردن احکام اسلام، نامه اول شما و جواب من در حال و هوای مدرسه و درس و بحث بود، و الا من شما را مجتهد و صاحبنظر در فقه میدانم، و همیشه از خدا خواستهام که شما جوانان بتوانید معضلات کشور در زمینه های مختلف را حل کنید. من شما را یکی از دوستان قدیمی و خوب خود میدانم و زجمات شما را در درس و بحث و کمک های شما را در تمام زمینهها فراموش نمی کنم. ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشهمه زلال اسلام ناب محمدی ص برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است. و نجات آن قربانی میخواد. و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن گردم. خداوند جنابعالی را تأیید فرماید. والسلام علیکم و رحمة الله. 12-7-67روح الله الموسوی الخمینی صحیفه نور ج ۲۱- ص ۱۶۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر