دوشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۷

Imam_khomeini

علماي متحجر باعث مشکل آفريني در دين هستند

آیت الله محمد حسن قدیری، یکی از شاگردان نزدیک امام خمینی بود که در این هفته از دنیا رفت. نام قدیری، در تاریخ انقلاب یادآور نامه­ای است که به نظر تحلیل­گران سیاسی، فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی از منظر امام راحل است. در ماه­های آخر زندگی امام خمینی، یک سوال شرعی (استفتاء) در مورد شطرنج از امام طرح می­شود. ایشان در پاسخ این سوال، به نوعی خارج از مشی فقهی معروف بین علما عمل نمود. انتشار این پاسخ در روزنامه جمهوری اسلامی موجب بروز بحث­هایی در بین حوزویان شد. به دنبال بروز این بحث­ها بود که قدیری در نامه­ای خطاب به امام متذکر بازخوردهای این نامه شد و در ضمن گفت روش اجتهادی امام در پاسخ به این استفتاء با مشی معروف علما همخوانی ندارد! پاسخ امام به این شاگرد دیرین خود لحن تندی داشت و سخنانی را خطاب به قدیری مطرح نمود که در جای دیگری به این صراحت مطرح نکرده بود. مدّتی پس از انتشار نامه اوّل، استاد نامه­ دیگری برای دلجویی خطاب به شاگردش می­نویسد. اگر چه رهبر انقلاب ایران به گفته خودش دیگر حال پیگیری این روش را نداشت ولی چندماه پس از این نامه یعنی در اسفندماه همان سال، در نامه­ای خطاب به روحانیون گفت «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجران خورده است، هرگز از فشارها و سختی­های دیگران نخورده است.» نامه نگاری امام و قدیری می­تواند نشان از مشی جدید فقهی ایشان داشته باشد که زمان و مکان را در نظر دارد. متأسفانه متن کامل این نامه­ها، پس از 20 سال، هنوز در اینترنت پیدا نمی­شود! (لااقل من نیافتم) برای همین بر آن شدم تا متن کامل آن را در اختیار خوانندگان قرار دهم. متن استفتاء 1. از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده­های مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد، آیا خرید و فروش آن بی­اشکال است؟ باسمه تعالی خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد. 2. اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و چون امرزه تنها به عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده می­شود، بازی با آن چه صورتی دارد؟ باسمه تعالی بر فرض مذکور گر برد و باختی دربین نباشد اشکال ندارد. 19 شهریور 1367 صحیفه نور/ ج 21 ص 129 نامه حجةالاسلام قدیری به امام: بسم الله الرحمن الرحیم خدمت حضرت مستطاب آیت الله العظمی امام خمینی- مدّ ظلّه العالی با عرض سلام و ادب و احترام، اخیرا دو استفتاء منتشر شده که در یکی از خرید و فروش آلات لهو سوال شده و در جواب آمده که خرید و فروش آلات مشترکه به قصد محلله اشکال ندارد. در دیگری در سوال مفروض است که امروز شطرنج به کلی آلت قمار بودن خود را از دست داده و تنها به صورت ورزش فکری درآمده است و در جواب آمده است که در فرض عمل مزبور اگر برد و باختی در بین نباشد، اشکال ندارد. و آقای مورد اعتمادی نقل کردند که در بعضی روزنامه­ها «برفرض مزبور» را ننوشته­ا است. در اینجا سوالی مطرح است: 1. خرید و فروش آلات مشترکه مانع ندارد مگر اینکه قصد منفعت حرام در بین باشد. پس چرا در جواب سوال اوّل قصد حلال قید شده است؟ 2. در سوال دوم سائل محترم از کجا ادعا می­کند که امروز شطرنج آلت قمار بودن خود را به کلی از دست داده و تنها ورزش فکری شده است؟ 3. در روایت معتبره است از سکونی از حضرت صادق-علیه السلام: اول: قال: قال رسو الله(ص) انهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات. دوم: قال: نهی رسول الله(ص) عن اللعب بالشطرنج و انزو... زفن به معنی رقص است. مزمار، نامی است که مطلق نی را شامل می­شود و نهی حضرت، حجت برتحریم است مگر حجتی بر خلاف باشد و هر دودلیل اطلاق دارد. بنابراین استفاده می­کنیم که نی زدن حرام است، چه نی آلت مختصه باشد یا مشترکه، وبازی شطرنج حرام است، چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه. و دعوای انصراف منشأ صحیحی نیست. و البته در حدّ خودم در ادلّه فحص و به مطلب حضرتعالی هم مراجعه نمودم، حجتی برخلاف اطلاق مزبور نیافتم. ادلّه میسر و لهو تطبیق بر آلات منافاتی با اطلاق ندارد و علت منصوصه­ای هم در ادلّه نیست. و در هر صورت اگر ساحت قدس حضرتعالی از این گونه مسائل به دور باشد به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمی­شود. دیگر هر طور صلاح می­دانید. از جسارت عذر می­خواهم و از خداوند متعال دوام سایه بلند آن حضرت را مسألت دارم. والسلام علیکم و ورحمة الله و برکاته 4 صفر الخیر 1409 محمد حسن قدیری صحیفه نور- ج ۲۱- ص ۱۴۹ پاسخ امام خمینی: پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سوال و جواب، این جانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم. بنابر نوشته جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است، راهی نیست و "رهان" در "سبق" و "رمایه" مختص است و به تیر و کمان و اسب دوانی و امثال ان، که در جنگ­های سابق به کار گرفته می­شده است و امروز هم تنها در همان موارد است. و «انفال» که بر شیعیان «تحلیل» شده است امرو هم شیعیان می­توانند بدون هیچ مانعی با ماشین­های کذایی جنگل­ها را از بین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیون­ها انسان را به خطر بیاندازند و هیچ کس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدی که در خیابان کشی­ها برای حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن. و بالجمله آن گونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند. و اما راجع به دوسوال، یکی بازی با شطرنج و در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت الله آقای حاج سید احمد خونساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز می­داند و در تمام ادله خدشه می­کند، در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است. اما اینکه نوشته­اید از کجا سائل به دست آورده است که شطرنج به کلی آلت قمار نیست، این از شما عجیب است، چون سوال­ها و جواب­ها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب داده­ام، در فرض مذکور است که اشکالی متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازی نکنند. و عجیب تر آن که نوشته­اید چرا به جای قصد حرام نباشد، قصد حلال نوشته شده؟ گویی عمل شخص متوجه و قاصد بدون هم می­شود، در این صورت قصد حلال مساوق است با نبودن قصد حلال. و اما در قضیه خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال، اشتباه بزرگی کرده­اید که گمان کرده­اید خرید و فروش برای منفعت حلال، یعنی استفاده حرام کردن و این بر خلاف آنچه نوشته شده است می­باشد. البته در این زمینه­ها مسائل زیادی است که حال و وقت من اجازه تعقیب آنها را ندارد. از جنابعالی که فردی تحصیل کرده و زحمت کشیده می­باشید توقع نبود که این گونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید. شما خود می­دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می­دانم ولی شما را نصیحت پدرانه می­کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهای بی­سواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بی­سواد صدمه­ای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد. از خداوند متعال توفیق جنابعالی را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 2-7-67 روح الله الموسوی الخمینی صحیفه نور- ج ۲۱- ص ۱۵۱ دلجویی امام: جناب حجة الاسلام آقای قدیری . دامت افاضاته با سلام و دعای خیر و آرزوی موفقیت برای شما درپیاده کردن احکام اسلام، نامه اول شما و جواب من در حال و هوای مدرسه و درس و بحث بود، و الا من شما را مجتهد و صاحبنظر در فقه می­دانم، و همیشه از خدا خواسته­ام که شما جوانان بتوانید معضلات کشور در زمینه های مختلف را حل کنید. من شما را یکی از دوستان قدیمی و خوب خود می­دانم و زجمات شما را در درس و بحث و کمک های شما را در تمام زمینه­ها فراموش نمی ­کنم. ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشهمه زلال اسلام ناب محمدی ص برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است. و نجات آن قربانی می­خواد. و دعا کنید من نیز یکی از قربانی­های آن گردم. خداوند جنابعالی را تأیید فرماید. والسلام علیکم و رحمة الله. 12-7-67روح الله الموسوی الخمینی صحیفه نور ج ۲۱- ص ۱۶۰

هیچ نظری موجود نیست: