یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۸

aghaye_hashemi

باسمه تعالي جناب آقاي هاشمي رفسنجاني زماني از شما با عنوان چرچيل ايران نامبرده مي شد، فراموش نکنيد قبل از اينکه شما يک سياستمدار باشيد يک مسلمان و قبل از اينکه يک مسلمان باشيد يک انسان هستيد! آيا درست است به خاطر اينکه به ساحت فرزندان جناب عالي توهين شده است کشور را به خون بکشيد؟ يک بار بعد از پايان دوره ي رياست جمهوري 8 ساله تان لطف کرديد و قانون را بر هم نزديد ، همه ي کساني که در جريان انتخابات بودند به ياد دارند، بعد از آنکه خبرنگار از شما پرسيد: نظرتان در باره ي يک دوره ديگر رياست جمهوري چيست؟ گفتيد: البته مي شود قانون را تغيير داد ولي ما اين کار را نمي کنيم! مردم آن زمان هم از قدرت شما با خبر بودند ولي شما لطف کرده و قانون را در جهت يک دوره ي ديگر رياست جمهوري خود بر هم نزديد. دست شما درد نکند! جناب آقاي هاشمي ، بعد از دوره ي قبلي رياست جمهوري، شما محبوب گروهي شديد که يک دوره ضايعتان کرده بودند و چرچيل ايران را به آقا سي يا همان آقاي شماره ي 30 در انتخابات مجلس تهران تبديل کردند. بعد از آنکه کتاب هاي عاليجنابان سرخ پوش و عاليجنابان سياه پوش منتشر شد، شما عملا به زمين خورديد ولي اين آقاي خامنه اي بود که از شما حمايت کرد و دست شما را گرفت و گفت: هيچ کس مانند هاشمي به من نزديک نيست! حال چه شده است که رهبر و مقتداي آن افراد ضد قانون شده ايد؟ ياد اوائل انقلاب مي افتم که مجاهدين خلق، چريک هاي فدايي خلق و جنبش هاي مسلمان، همه با هم ائتلاف کردند جهت براندازي رژيم قبل، آيا شما هم چنين قصدي داريد؟ کمي به علي اقتدا کنيم، زماني که استخوان در گلويش و خار در چشمش بود ، براي آنکه فتنه، دامان اسلام را نگيرد 23 سال سکوت پيشه کرد ، کمي از ديوار غرور پايين بياييم از احساسات پاک جوانان سوء استفاده نکنيم و اين احساسات پاک را در راستای منافع خود به خاک و خون نکشيم. جناب آقاي هاشمي امام جمعه و خطيب بزرگ تهران ، زماني که تبليغات هاشمي 2002 را بر روي مانتوهاي چسبان دختر خانوم ها ديدم متوجه شدم اين هاشمي ديگر آن هاشمي گذشته نيست! چه مي شود که ناگهان نويسنده ي برجسته ي کتب دینی، تبديل مي شود به يک انسان مسامحه گر در امر دين؟ قدرت؟ به چه قيمتي؟! الناس علي دين ملوکهم

هیچ نظری موجود نیست: