جمعه، دی ۱۰، ۱۳۸۹
hekmat 110
حضرت امام علي(ع)
نهج البلاغه شريف
حكمت110
یکشنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۹
ِ کتابها هستند
بعضی آدمها جلدِ زرکوب دارند،
بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،
بعضی آدمها ترجمه شده اند،
بعضی از آدمها تجدیدِ چاپ میشوند،
و بعضی از آدمها توقیف
و بعضی از آدمها فتوکپی ِ آدمهای ِ دیگر اند.
بعضی از آدمها صفحاتِ رنگی دارند،
بعضی از آدمها تیتر دارند، فهرست دارند،
و روی پیشانی ِ بعضی از آدمها نوشته اند:
حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.
بعضی از آدمها قیمتِ روی ِ جلد دارند،
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند،
و بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.
بعضی از آدمها را باید جلد گرفت،
بعضی از آدمها را میشود توی ِ جیب گذاشت!
بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته میشوند.
بعضی از آدمها خط خوردگی دارند،
بعضی از آدمها غلطِ چاپی دارند.
بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آنها را بفهمیم.
و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت.
کتابها مثل ِ آدمها هستند.
بعضی از کتابها برای ِ ما قصه میگویند تا بخوابیم.
و بعضی قصه میگویند تا بیدار شویم،
بعضی از کتابها تنبل هستند.
بعضی از کتابها تقلب میکنند،
بعضی از کتابها دزدی میکنند!
بعضی از کتابها به پدر-و-مادر ِ خود احترام میگذارند.
و بعضی حتی اسمی هم از پدر-و-مادر ِ خود نمیبرند.
بعضی از کتابها هرچه دارند، از دیگران گرفته اند.
بعضی از کتابها هرچه دارند به دیگران میبخشند.
و بعضی از کتابها فقیر اند و بعضی گدایی میکنند.
بعضی از کتابها پرحرف اند، ولی حرف برای ِ گفتن ندارند،
و بعضی ساکت و آرام اند ولی یک عالم حرفِ گفتنی در دل دارند.
بعضی از کتابها بیمار اند،
بعضی از کتابها تب دارند و هذیان میگویند.
بعضی از کتابها، کودکانه و لوس حرف میزنند.
و بعضی از کتابها فقط غر میزنند و نصیحت میکنند.
بعضی از کتابها پیش از تولد میمیرند.
و بعضی تا ابد زنده هستند
قيصر امين پور
چهارشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۹
شرط بلاغ
من نمی دونم این دولت کریمه که تا این حد دلسوز بیت المال و اموال ملی و اوقات مردم هست به چه دلیلی دست به سهمیه بندی کردن بنزین زد ... ؟
چقدر مردم هزینه متحمل شدن برای گاز سوز کردن ماشیناشون
گاز سوز کردنی که علاوه بر منت کشیدن این شرکت و اون شرکت و صرف هزینه های زیاد ، کلی هم از فضای ماشیناشون رو اشغال کرد و می کنه ...
آقای دکتر حداد عادل ...
رئیس سابق مجلس ...
کجا شد اون غیرتی که به خرج دادین و به خبرنگار گفتین :
"این که می گید بنزین قراره آزاد بشه یک حرف مفته ... !!"
آیا این همون سیاست و دینی هست که نمی خواین از هم جداش کنید ... ؟
آقایون محترم این کارهای شما باعث میشه کسانی که شما رو قبول دارن وقتی ازتون بی عدالتی دیدن به حساب دین می گذارن و از دین تنفر پیدا می کنند ...
آیا بهتر نیست حساب دین رو از سیاست جدا کنید ؟
آیا این چند ساله به همگی ثابت نشد که سیاست نمی تونه رو راست و صادق باشه؟؟
به خاطر اینکه خودتون رو نگه دارید از حربه ی دین استفاده نکنید ، عاقبت خوشی نخواهد داشت!
دوشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۹
توهین به ایرانیان در دبی ...!!!
توهین به ایرانیان در دبی ...!!!
بی شرمی ماموران اماراتی فرودگاه دبی علیه مسافران بیگناه ایرانی
منبع / نویسنده: وب سایت ایران ب ب ب
فاجعه رفتار تکان دهنده ماموران فرودگاه دبی با مسافران و گردشگران ایرانی
ماموران فرودگاه دبی به دلیل انچه دریافت گزارشی مبنی بر احتمال حمل مواد مخدر توسط یکی از مسافران ایرانی پرواز تهران – دبی در ( پنجشنبه 14 شهریور )ضمن رفتاری بسیار شدید و وحشیانه اقدام به بازرسی و لخت کردن تمامی 152 نفر مسافران این پرواز اعم از زن و مرد نمودنند .
به گزارش شاهدان عینی که خود هم از مسافران این پرواز نیز بوده اند پلیس دبی پس از نگهداری 4 ساعته تمامی مسافران در فرودگاه دبی ( به صورت سرپا ) و سپس گنترول گذرنامه ها انها تمامی مسافران را اعم از زن و مرد و کودک را به سالن بازرسی ویژه هدایت کرده اند .
در سالن ویژه بازرسی فرودگاه سالن شماره 2 فرودگاه دبی از همه خواستنند تمام لباسهای خود و حتی لباسهای زیر خود را دراورند و اقدام به بازرسی مسافران این پرواز که اکثرا خانواده ها هم بودنند نمودنند . همچنین در پی گستاخی پلیس فرودگاه امارات تمامی زن ها و دختر ها را توسط پلیس مرد کاملا برهنه کردنند و حتی از فرو بردن دست در درون اندام تناسلی بانوان و دختران هم کوتاهی نکردنند .
شاهدان عینی از فریاد و گریه و شیون زنان و دختران ایرانی در سالن بازرسی 2 حکایت میکنند که تمامی فضای سالن شماره 2 فرودگاه دبی را پر کرده بود .
یکی دیگر از شاهدان این پرواز میگویید که زنان و دختران را پس از بازسی وحشیانه از سالن بازرسی به سوی سالن خروجی فرودگاه دبی هدایت میکردند در حالی که به انها حتی اجازه نداده بودنن لباس های زیر خود را هم به تن کنند و در حالی انها را یکی یکی ازسالن بازرسی ویژه خارج میکردند که زن ها و دختران گریه کنان فقط لباسهای خود را در دست داشتنند و نه بر تن !
یکی دیگر از مسافران زن این پرواز میگویید که در اثر برخورد وحشیانه و خشن پلیس دبی در حال بازرسی بدنی از مسافران دختر بکارت یکی از دختران ایرانی پاره شده است و فریادها و گریه های این دختران و زنان در فرودگاه و متعاقب ان اعتراض شوهران و خانواده های دیگر ایرانی بازرسی شده باعث شد که پلیس فرودگاه با باتوم اقدام به ضرب و شتم وحشیانه تمامی مسافران دربند در سالن بازرسی را به همراه داشته باشد .
از طرفی در نهایت بعد از 3 ساعت از بازرسی ویژه بدنی تک تک مسافران ایرانی مشخص شد که هیچ یکی از انها هیچ مورد خلافی به همراه نداشته اند و ماموران فرودگاه دبی عمدا و فقط به خاطر ارعاب و تحقیر ایرانیان عازم دبی این حرکت زشت و بدور از انسانیت را انجام داده اند .
واکنش سفارت جمهوری اسلامی در دبی :
پس از مراجعه حضوری چندی از مسافران ایرانی به سرکنسولگری جمهوری اسلامی در دبی ابتدا از ورود این افراد به ساختمان کنسولگری جلوگیری به عمل امد ولی پس از ورود چند نفر و باز گو کرد واقعیت ماجرا برای مسئولان جمهوری اسلامی در دبی به انها قول داده شد که پیگیر ماجرای اتفاق افتاده شوند . همچنین یکی از 3 نفر از دختران که با جراحت ... مواجه شده بودنند برای اثبات موضوع به پزشکی قانونی ارسال شد که حقیقت ادعا اثبات شود .
از طرفی بعضی از خبرنگاران رسانه های گروهی با معاون سرکنسولگری جمهوری اسلامی در دبی قرار مصاحبه گرفتنند که ایشان از پذیرفتن خبرنگاران خودداری کردند و با تعجب فراوان ایشان خطاب به مراجعه کنندگان تمامی ماجرای اتفاق افتاده را تکذیب کردنند و گفتنند موضوع مهمی اتفاق نیفتاده و ماجرای گفته شده فقط شایعه است !
ولی یک روز بعد از تکذیب ماجرا توسط کنسولگری ایران در دبی - سفارت جمهوری اسلامی در ابوظبی با تایید ضمنی خبر برخورد وحشیانه ماموران فرودگاه دبی با مسافران ایرانی و پاره شدن بکارت یکی از دختران 15 ساله این ماجرا را یک اقدام عادی در فرودگاه دبی خوانند ولی گفتنند که در این زمینه با فرمانده پلیس فرودگاه دبی صحبت و موضوع پیش امده را پیگیری کنند !!!!!!
کمترین مجازات می تونه تحریم سفر به دوبی باشه وگرنه باید اعلام جنگ با این ملعونین کثیف بشه
این موضوع نه تنها نسبت به ایرانیان بلکه نسبت به هیچ انسانی در هیچ نقطه ی دیگر دنیا قابل تحمل نیست
یکشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۸۹
سرخی آسمان خونخواهی خون حسین است
وقتی که نزدیک غروب آسمان قرمز می شود یاد سخنی از جناب دکتر شریعتی می افتم که از ابوالعلا معری نقل کرده و مضمون آن این است که: این سرخی آسمان خونخواهیی است که آسمان از خون حسین بن علی اعلام کرده است.
امروز اصل این شعر را پیدا کردم:
وعلي الدهر من دماء الشهيدي
ن علي و نجله شاهدان
فهما في اواخر الليل فجرا
ن و في اوّلياته شفقان
ثبتا في قميصه ليجيء ال
حشر مستعدياً الي الرحمن
(شبر، 1422 ق، ج2، ص 298).
بر چهره روزگار از خون دو شهيد علي و فرزندش دو شاهد نقش بسته است. آن دو شاهد در پايان سياهي شب، سرخي فجر است و در آغاز آن، شفق خونرنگ، اين سرخي بر پيراهن او نقش شده است تا روز قيامت برخداي رحمان دادخواهي کند.
ابوالعلا معري (م. 499ق) شاعر برجسته و نابيناي عرب
جمعه، آذر ۲۶، ۱۳۸۹
FW: دانشمند یهودی در مجلس یزید
گفتند: " علی بن حسین."
گفت: "حسین فرزند که بود؟"
گفتند:" علی بن ابیطالب."
گفت:"مادرش."
گفتند:"فاطمه بنت محمد."
گفت: "سبحان الله! زاده دختر نبی خود را به این زودی کشتید؟حرمت خاندان او را بعد از وی نگه نداشتید؟
به خدا قسم اگر موسی عمران نبیره ای از خود گذاشته بود، او را می پرستیدیم. شما دیروز پیغمبرتان از
جهان رفت،برسر فرزند اوریختید واو راکشتید؟چه بد امتی هستید؟"
یزید گفت تا سه بار مشت برگلوی او زدند.
دانشمند یهودی برخاست و می گفت: "خواه مرا بزنید، خواه بکشید،خواه رها بکنید،من در تورات خوانده ام
که هرکس فرزند پیغمبری را بکشد ، پیوسته ملعون باشد و اگر مرد در دوزخ بسوزد"
کتاب آه ،بازخوانی مقتل حسین بن علی علیهماالسلام ،صفحه 520
چهارشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۹
دانلود کتاب لهوف با ترجمه فارسی در دو نسخه ی موبایلی و کامپیوتری
ی کربلاست
لینک اول نسخه ی موبایلی آن است:
http://www.4shared.com/file/c9UfmHHm/for_mobile_LOHUF.html
و این لینک نسخه ی کامپیوتری آن:
http://www.4shared.com/file/xHB6rS-9/maghtal-lohuf.html
هر دو نسخه همراه با ترجمه ی فارسی می باشند.
التماس دعا
دوشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۹
FW: : نوشته اي بسيار زيبا از دکتر علی شریعتی
Subject: : نوشته اي بسيار زيبا از دکتر علی شریعتی
From: a d <negah_kavir77@yahoo.com>
Date: 2010/12/13 17:53
*
نوشته اي بسيار زيبا از دکتر علی شریعتی
***
*قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان
آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می
پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل
کرده ام .
*
*
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی
ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع
ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
*
*
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، آن
چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر
چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند " احسنت …! " گویی
مسابقه نفس است …
قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره
صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان
که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .*
*
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان به
ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به
صلیب جهالت کشیدیم.***
__,_._,___
شنبه، آذر ۱۳، ۱۳۸۹
راست و دروغ
. کسي که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فيلسوف است.
. کسي که راست و دروغ براي او يکي است متملق و چاپلوس است.
. کسي که پول ميگيرد تا دروغ بگويد دلال است.
. کسي که دروغ مي گويد تا پول بگيرد گداست.
. کسي که پول ميگيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد قاضي است.
. کسي که پول ميگيرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکيل است.
. کسي که جز راست چيزي نميگويد بچه است.
. کسي که به خودش هم دروغ ميگويد متکبر و خود پسند است.
. کسي که دروغ خودش را باور ميکند ابله است.
. کسي که سخنان دروغش شيرين است شاعر است.
. کسي که عليرغم ميل باطني خود دروغ ميگويد زن و شوهر است.
. کسي که اصلا دروغ نميگويد مرده است.
. کسي که دروغ ميگويد و قسم هم ميخورد بازاري است.
. کسي که دروغ ميگويد و خودش هم نميفهمد پر حرف است.
. کسي که مردم سخنان دروغ او را راست ميپندارند سياستمدار است.
جمعه، آذر ۱۲، ۱۳۸۹
حجاب
دکتر علی شریعتی
جهت گیری طبقاتی - صفحه 53
حجاب
وقتی که توبه یک نفر هیچ ارزش وجودی و هیچ چیز که نشان دهد که هست ندهی، فقط باید بدنش را نشان دهد، چرا که بدن حداقل چیزی است که که یک حیوان یک موجود زنده و یک موجود بیولوژیک دارد....
کسی که زیبایی اندیشه پیدا کند، زیبایی بدنش را نشان نمی دهد، کسی که شخصیت انسانیش نمود و تلاء لو دارد برای او تبلور بدنی کسرشأن و شرم آوراست، پس آنرا نفی وکتمان می کند! چرا؟ برای اینکه بتواند برروی آن ارزش وجودی متعالی تاکید بیشتری کند، یعنی خود نمایی انسانی بیشتر داشته باشد و این مسیر طبیعی کاراست.