اوّل- حضرت آدم كه صفىّ اللَّه گويند و كنيتش ابو البشر عمر شريفش 936 و بروايتى هزار سال.
دوّم- شيث (ع) عمرش 1940 سال و چهل روز.
سوّم- ادريس (ع) كه نام اصلى او اخنوع بوده بعلّت كثرت درس، ادريسش گفتند و اوّل كسى است كه بقلم نوشت و از نجوم و خيّاطى اطّلاع داشت و 300 سال زندگى كرد و وصىاش متوشلخ بود كه 919 سال عمر كرد چهارم- نوح (ع) كه بعلّت كثرت نوحه بر قومش او را نوح خواندند پدرش تمك بن متوشلخ بوده و مادرش سمخاء بنت انوش كه هر دو مؤمن بودند پنجم- هود كه بسيار مردم را هدايت ميكرد.
ششم- صالح (ع).
هفتم- ابراهيم (ع) و كسى كه بمنزله پدر او بوده بنام آدرين تاحور، يا تارخ و زوجهاش ساره دختر عمّ ابراهيم و اسم پدر حضرت ابراهيم نسابين و مادرش اوفى بوده و هر دو مؤمن و مؤمنه بودهاند.
هشتم- حضرت لوط (ع) خاله زاده حضرت ابراهيم (ع) است پسر هارون يا پسر تارخ و نام همسرش واهله بوده كه كفر خود را از شوهر پنهان ميكرده و شهرش سدوم بوده كه مؤتكفه ميگفتند. همين كه بلا نازل شد به امر پروردگار لوط (ع) از شهر بيرون شد و جبرئيل بامر ملك منّان بال خود را زير آن شهر كرد و بآسمان هفتم برد بطورى كه آواز خروسان و سگان آن شهر را اهل آسمان اوّل شنيدند.
نهم- حضرت اسماعيل (ع) مأخوذ از اسماع و ايل است و ايل اسم خدا است و اسماع يعنى شنونده پس معنى مىشود بنده شنونده خدا و عمر شريفش 127 سال بوده.
دهم- حضرت اسحق (ع).
يازدهم- حضرت ذو القرنين (ع) كه در نبوّتش اختلاف است و نامش عياش و شهرتش باين نام بچند وجه است اوّل اينكه در خواب ديده بود كه بدو شاخ نور و ظلمت چسبيده است كه هر يك را قران گويند دوّم اينكه استخوان دو طرف سرش قوى بوده مانند دو شاخ سوّم اينكه دو قرن از ايّام دنيا زندگى كرده است و غيره.
دوازدهم- حضرت يعقوب (ع) كه مأخوذ از عقب ام زيرا او با برادرش عيض توام متولّد شد و اوّل عيض بدنيا آمد بعد يعقوب كه پاشنههاى عيض برادرش را بدست گرفته بود.
سيزدهم- حضرت يوسف (ع) مشتق از تأسّف است و داراى حالتين بوده يعنى سلطنت و زندان.
چهاردهم- حضرت ايّوب (ع) پسر الوس پس بازح پسر عيض پسر اسحق پسر ابراهيم است عمر شريفش 162 سال بوده و در كرمان كه به مرض حمله كرمان مبتلا شده.
پانزدهم- حضرت شعيب (ع) عمر شريفش 242 سال بوده.
شانزدهم- حضرت موسى (ع) عمر شريفش 126 سال بوده.
هفدهم- حضرت يوشع (ع) وصىّ موسى (ع) كه عمر شريفش 1200- سال بوده.
هيجدهم- ذا الكفل يا حزقيل (ع) وصىّ موسى (ع) است كه كالب بن يوحنّا وصايت را باو داد و كفالت هفتاد پيغمبر را نموده و از شرّ ظالمان نجاتشان داده مدّت عمرش معلوم نيست و در ده فرسخى كوفه مدفون است صاحب محى السّنه آورده كه بر يكى از انبياء بنى اسرائيل وحى آمد كه ميخواهم ترا قبض روح كنم تو ملك خدا را بر بنى اسرائيل عرض كن هر كس كه متكفّل شود كه نماز شب كند و در روز روزه بدارد و ميان مردمان بحق حكم كند و خشم نگيرد پادشاهى خود را باو تسليم كن چون اين مطلب را به بنى اسرائيل عرضه داشت جوانى بلند شد و گفت انا متكفّل و تا سه بار تكرار نمود و آن پيغمبر پادشاهى باو تفويض نمود و چون بوعده خود وفا كرد بمقام پيغمبرى رسيد.
نوزدهم- اسماعيل (ع) پيغمبر ديگرى است غير پسر اسماعيل پسر ابراهيم عليه السّلام زيرا اسماعيل پسر ابراهيم خليل (ع) قبل از پدر فوت شده و هنوز مكّه معمور نشده بود و اين اسماعيل بعد از مدّتها بعد از پدر مبعوث شد و او را صادق الوعد گويند زيرا با كسى وعده كرده بود در مكانى از مكّه كه آن را صفاح ميگفتند و آن شخص فراموش كرده بود كه وعده داده، و تا يك سال آن حضرت در آن مكان انتظار كشيد.
بيستم- حضرت خضر (ع) كه نام اصليش تاليا ابن ملكاء بن غابر بن ارفخشد بن نوح است.
بيست و يكم- الياس (ع) سبط هارون برادر موسى (ع).
بيست و دوّم- و اليسع پسر اخطوب عموى الياس است.
بيست و سوّم- لقمان بن ياعور بن ناخور بن تارخ علماء در نبوّت لقمان (ع) اختلاف كردهاند سدى و عكرمه و شعبى معتقدند كه پيغمبر بوده و مراد از ذكر كلمه حكمت در آيه 11 سوره لقمان همان نبوّت است و او خواهرزاده ايّوب پيغمبر بوده يا پسر خاله او بوده و در سال دهم از سلطنت داود عليه السّلام تولّد يافته و تا عهد يونس عمر كرده برخى گويند هزار سال بزيست و اكثر علماء گويند پيغمبر نبوده حكيم بوده و گويند غلام كسى بوده و شبانى ميكرد يا خيّاطى و يا نجّارى و حبشى بوده سياه رنگ و داراى لبهاى كلفت و ضخيم روزى هنگام قيلوله عدّهاى از فرشتگان بخانه وى آمدند و بر او سلام كردند جواب داد در صورتى كه ايشان را نميديد گفتند اى لقمان ما فرستادگان حضرت پروردگاريم ترا خداوند خليفه ساخته در زمين تا ميان مردمان حكم به راستى نمائى لقمان جواب داد اگر حكم جزم است از حضرت آفريدگار بدين كار اطاعت دارم و قبول ميكنم و اميدوارم كه مرا توفيق دهد و اگر مرا مختار كردهاند عافيت را اختيار ميكنم و متعرّض فتنه نميشوم ملائكه را اين سخن شگفت آمد و خداوند قول او پسنديد و حكمت را بر او افاضه كرد كه ده هزار كلمه حكمت از او منقول شده كه هر كلمهاى بعالمى ارزش دارد، بعضى از علماء گويند حكمت در عرف علماء استكمال نفس انسانيه است باقتباس از علوم نظريّه و اضافه دلايل و اكتساب ملكه تامّه بر افعال فاضله بر قدر طاقت او كه عبارت از علم يا عمل است بر قدر توانائى.
بيست و چهارم- حضرت داود (ع) كه صد سال عمر كرده است.
بيست و پنجم- حضرت سليمان (ع) كه هزار و پنجاه و سه سال عمر شريفش بوده و چهل سال مدّت نبوّتش بوده، دعايش اين بوده:
اللّهمّ بنورك اهتديت و بفضلك استغنيت و بنعمتك اصبحت و امسيت هذه ذنوبى بين يديك استغفرك منها و اتوب اليك.
بيست و ششم- اشموئيل (ع) كه قبلا در شريعت حضرت موسى عليه السّلام بوده.
بيست و هفتم- حيقوق (ع) كه بعد از شعيا بر بنى اسرائيل مبعوث شد.
بيست و هشتم- شعيا (ع).
بيست و نهم- حنظلة (ع) كه پيغمبر اصحاب رسّ بوده.
سىام- زكريّا (ع) كه مسكنش بيت المقدّس بوده و در 120 سالگى خدا باو فرزند مذكّر عطا فرمود و نام زوجهاش حنانه و بقولى ايشاع كه خواهر حنه مادر مريم يا خواهر مريم بوده.
سى و يكم- يحيى (ع) كه در هفت سالگى اظهار نبوّت نمود و او را، از محراب نزد شاه بردند و در ميان طشت سربريدند و لقبش سيد و حصور است.
سى و دوّم- ارميا (ع) كه بخت النّصر در زمان او پادشاه شد، و در زمانى كه در مزبله بود و بكوفت مبتلا او را مژده پادشاهى داد بوحى الهى و از او نوشته گرفت كه او و كسانش را نكشد او هم نوشته داد بعد كه پادشاه شد، و مردان را ميكشت و زنان و اطفال را اسير ميكرد آن نوشته را باو نشان داد و امان يافت.
سى و سوّم- دانيال (ع) از فرزندان يهودا پسر يعقوب است كه خبر كشته شدن بخت النّصر را داده.
سى و چهارم- حضرت مريم (ع) بزبان عبرى يعنى عابده يا كنيز خدا مادرش حنّه بنت قاقوذ بن قبيل بود كه فرزندى از خدا خواست كه نذر بيت المقدّس كند و خداوند باو هبه كرد و بقولى مادرش مرثا و پدرش عمران بن اسهم بن اموثد بوده.
سى و پنجم- حضرت عيسى (ع) بمعنى زندگانى لقبش مسيح بمعنى ماسح چه تمام كف پايش بزمين مسح ميكرد يا بمعنى ممسوح است، چه ملائكه هنگام ولادت او را با بالشان مسح كردند تا از مسح شيطان محفوظ باشد عمرش 33 سال بوده.
سى و ششم- عزير (ع) مبعوث بر بنى اسرائيل است بشريعت موسى عليه السّلام برادرش عزره كه در يك ساعت توأم زائيدند و در يك وقت مردند و در يك قبر خوابيدند و 150 سال عمر كردند در آيه 30 سوره برائت مراجعه شود.
سى و هفتم- خالد (ع) پسر ستان است از قبيل بنى عيص.
سى و هشتم- جرجيس (ع) از مردم روز و فلسطين بوده، و بر يهود مبعوث گرديده بود كه او را شكنجه كردند و با ارّه دو نيمش كردند و باز زنده شد.
سى و نهم- يونس (ع) يونس يعنى انسگيرنده بخدا پسر متى است كه در چهل سالگى مبعوث شد و چهل شبانه روز در شكم ماهى بوده.
چهلم- اسحق (ع) لقبش ابو اسرائيل است كه در زمان پيرى ابراهيم و ساره بوجود آمد و عمر شريفش 180 سال بوده.
چهل و يكم- هارون كه داراى براهين قوى و معجزات بوده.
چهل و دوّم- تبّع كه بروايت ابن عباس پيغمبر بوده كه بناى سمرقند بدست او شد و هزار و پنجاه و سه سال قبل از هجرت پيغمبر اسلام (ص) به حضرت رسول اكرم (ص) ايمان آورده و نامهاى به پيغمبر (ص) عرض نمود كه ابو ايّوب انصارى نسل بيست و يكم شاهول يهودى نامه را بعرض حضرت رسانيد كه حضرت رسول (ص) سه مرتبه فرمودند
مرحبا بالاخ الصّالح
اسم او اسعد بن ملكا كرب و لقبش ابو كرب بوده.
چهل و سوّم- هابيل.
چهل و چهارم- اسباط يعقوب (ع).
چهل و پنجم- ميشاء (ع).
چهل و ششم- طالوت (ع).
چهل و هفتم- تورخ (ع). چهل و هشتم- متّى چهل و نهم شمعون
پنجاهم- اتباع. پنجاه و يكم- هرون طبق آيه 16 نساء و آيه 52 سوره مريم.
خاتم تمام انبياء كه يك صد و بيست و چهار هزار نفر بودهاند حضرت محمّد بن عبد اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است كه ديگر بعد از آن حضرت هيچ پيغمبرى نيامده و نخواهد آمد.
____________________________
الفين-ترجمه وجدانى 1013 16 اسامى پيغمبران و مدت عمرشان طبق آيات قرآن مجيد و اخبار صحيحه. ..... ص : 1007
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر