منطق الطير سليماني بيا
بانگ هر مرغي که آيد ميسرا
چون به مرغانت فرستادست حق
لحن هر مرغي بدادستت سبق
مرغ جري را زبان جبر گو
مرغ پر اشکسته را از صبر گو
مرغ صابر را تو خوش دار و معاف
مرغ عنقا را بخوان اوصاف قاف
مر کبوتر را حذر فرما ز باز
باز را از حلم گوي و احتراز
وان خفاشي را که ماند او بي نوا
مي کنش با نور جفت و آشنا
کبک جنگي را بياموزان تو صلح
مر خروسان را نما اشراط صبح
همچنان ميرو ز هدهد تا عقاب
رهنما والله اعلم بالصواب
مثنوي معنوي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر