با دكتر الهي قمشه اي
تو اين دنيا چيزي رو مفت به آدم نمي دهند!
در بازار اين عالم همه بايد كار بكنند همه بايد كالاشون رو بيارن، مبادا يك كسي يك كالايي بياره، كه اون كالا هيچ ارزشي نداشته باشه، فريب باشه، مكر باشه، دروغ باشه كالاي پوچ باشه ، مثل اينهايي كه ميگن اين كالا رو برداريد يا پوچه و يا ممكنه كه چيزي در اون باشه. يا اينكه كساني باشن كه هيچ كالايي نيارن، ما بايد شرمنده باشيم كه در بازار اين عالم هيچ چيزي نياريم و يك چيزي برداريم ببريم و چقدر آدما ساده لوح هستند كه فكر مي كنن اگر هيچي نيارن و چيزي ببرن فكر كنن برده اند، حال اينكه باخته اند! هيچ چيزي رو حتي نصف قيمت هم نمي توني بخري، هرچيزي رو بايد بهايش را بپردازي ، بهاي باده من المؤمنين انفسهم ، شراب مي خواهي جانت را بايد بدهي ، اينطوري نيست كه هم سرسري بگذره، بنابراين اگه بخواين به عدل رفتار بكنين يه كالايي بدين يك كالايي بگيرين معادلش . اگر به احسان ، آنها كه كريم النفس بودند ، كالاي بيشتري دادند و كالاي كمتري گرفتند ، گرانبها تر دادند و ارزانتر گرفتند، مثل نظامي گفت من مثل كرم ابريشم:
چو كرم قز شدم از كرده خويش
بريشم بخشمت برگي كنم ريش
كرم ابريشم گفت: اگه من دو تا برگ توت مي خورم ولي ابريشم ميدم بيرون. اگه آدم اينجوري باشه خوبه، اين احسان و كرامته اگر اون مقدار انسان كرامت نداره لااقل اونقدر شرمنده نباشه كه بگه من هيچ كالايي توليد نكردم ولي كلي برخوردار شدم ، اون برخورداري نيست:
يا گمان كردي كه تو نان مي خوري
زهر مار و كاهش جان مي خوري
نان كجا اصلاح آن جاني كند
كو سر از فرمان نان ده بر كند
محال است انسان به شادي برسد بدون آنكه توليد كرده باشد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر