پنجشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۴

دروغ

ماها چرا بعضي وقتا دروغ ميگيم؟

متاسفانه من بارها و بارها شاهد بودم كه در خانواده هاي مذهبي دروغ زياد شنيده ميشه! بخصوص در خانواده هايي كه پدر خيلي مذهبي تند است ، بچه ها به ويژه دخترها دروغ زياد مي گويند ولي خانواده هايي كه از اعتقادات محكمي برخوردار نيستند، خيلي كم دروغ مي گويند.

مي بينيد دختر با چادر و پوشش بسيار شديد است ولي دلش هزار جا پرواز مي كند و تا يك اتفاقي مي افتد مي گويد: مبادا پدرم متوجه شود! يا برادرم بفهمد!

شايد يكي از دلايل آن همين سخت گيري بيش از حد است كه ايشان را به دروغ گويي مي اندازد.

و متاسفانه اين معضل به صورت يك ملكه با آنها همراه مي شود و حتي در جايي كه تهديد كننده اي هم ندارند و پس از گذشت سال ها باز هم دروغ مي گويند.

دروغ اين نيست كه ما كلامي را به خلاف واقع بيان كنيم بلكه اگر درجايي بدون كلام خودمان را به گونه اي نشان بدهيم كه آن نيستيم ، اين هم دروغ است.

دروغ شخصيت انسان ها را خرد مي كند و انسان را از شخصيت انسانيش دور مي كند.

بايد هم در معرفي شخصيت و هم در قول و وعده و هم در تمام اعمالمان صادق باشيم

وَ اذْكُرْ فى الْكِتَبِ إِسمَعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسولاً نَّبِيًّا(سوره مريم - آيه 54)

و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن، زيرا كه او درست‏وعده و فرستاده‏اى پيامبر بود.

هیچ نظری موجود نیست: