ارسال توسط yaghin به رباعیات در 2/27/2010 02:16:00 AM
شنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۸
پنجشنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۸
تو دليلي بفرست
نمرودان را پشه چو پيلي بفرست،
فرعون صفتان همه زبر دست شدند،
موسي و عصا و رود نيلي بفرست
آمين
جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۸
ملاصدرا
ملاصدرا مي گويد :
خداوند بينهايت است و لامكان و بي زمان
اما به قدر فهم تو كوچك ميشود
و به قدر نياز تو فرود ميآيد، و به قدر آرزوي تو گسترده ميشود،
و به قدر ايمان تو كارگشا ميشود،
و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك ميشود،
و به قدر دل اميدواران گرم ميشود...
پــدر ميشود يتيمان را و مادر.
برادر ميشود محتاجان برادري را.
همسر ميشود بي همسر ماندگان را.
طفل ميشود عقيمان را.
اميد ميشود نااميدان را.
راه ميشود گمگشتگان را.
نور ميشود در تاريكي ماندگان را.
شمشير ميشود رزمندگان را.
عصا ميشود پيران را.
عشق ميشود محتاجانِ به عشق را...
خداوند همه چيز ميشود همه كس را.
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاكي دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهيز از معامله با ابليس.
بشوييد قلبهايتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف،
و زبانهايتان را از هر گفتار ِناپاك،
و دستهايتان را از هر آلودگي در بازار...
و بپرهيزيد از ناجوانمرديها، ناراستيها، نامردميها!
چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفرهي شما، با كاسهيي خوراك و
پنجشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۸
الف
شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۸
نمی دانی ...!
كه چشمشان به دنبال خوشرنگترين زنهاست را مىزند.
نمىدانيد چقدر لذتبخش است وقتى وارد مغازهاى مىشوم و مىپرسم: آقا!
اينا قيمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمىدهد؛ دوباره مىپرسم: آقا! اينا
چنده؟ فروشنده كه محو موهاى مشكرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من
را اصلاً نمىبيند. باز هم سؤالم بىجواب مىماند و من، خوشحال، از مغازه
بيرون مىآيم.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى كه به خيابان
مىآيند تا لذت ببرند، ذرهاى به تو محل نمىگذارند.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان
قدم مىزنيد؛ در حالى كه دغدغه اين را نداريد كه شايد گوشهاى از
زيبايىهاتان، پاك شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به
نزديكترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را كنترل كنيد؛
زيبايى از دست رفتهتان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و...
راه مىرويد و صد قافله دل كثيف، همره شما نيست.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و
افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى كرم قلاب ماهىگيرى شيطان
براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى مىبينى كه مىتوانى
اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مىرويد؛
در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.
نمىدانيد؛ واقعاً نمىدانيد چه لذتى دارد اين حجاب!
خدايا! لذتم مدام باد.
نویسنده: زهرا قدیانی
منبع: http://www.porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=1729
جمعه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۸
پنجشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۸
دوشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۸
آلبوم عکس های دکتر الهی قمشه ای به وبلاگ اضافه شد
Sent to you by yaghin via Google Reader:
برای دیدن عکس های بزرگتر روی عکسهای کوچک کلیک کنید و به دکمه های جهتی در بالای آلبوم برای دیدن تمام عکس ها توجه کنید
آلبوم عکس های دکتر الهی قمشه ای به وبلاگ اضافه شد لطفا برای ورود به آلبوم کلیک کنید
Things you can do from here:
- Subscribe to راه در جهان یکیست و آن راه راستی است. using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites