ملاصدرا مي گويد :
خداوند بينهايت است و لامكان و بي زمان
اما به قدر فهم تو كوچك ميشود
و به قدر نياز تو فرود ميآيد، و به قدر آرزوي تو گسترده ميشود،
و به قدر ايمان تو كارگشا ميشود،
و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك ميشود،
و به قدر دل اميدواران گرم ميشود...
پــدر ميشود يتيمان را و مادر.
برادر ميشود محتاجان برادري را.
همسر ميشود بي همسر ماندگان را.
طفل ميشود عقيمان را.
اميد ميشود نااميدان را.
راه ميشود گمگشتگان را.
نور ميشود در تاريكي ماندگان را.
شمشير ميشود رزمندگان را.
عصا ميشود پيران را.
عشق ميشود محتاجانِ به عشق را...
خداوند همه چيز ميشود همه كس را.
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاكي دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهيز از معامله با ابليس.
بشوييد قلبهايتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف،
و زبانهايتان را از هر گفتار ِناپاك،
و دستهايتان را از هر آلودگي در بازار...
و بپرهيزيد از ناجوانمرديها، ناراستيها، نامردميها!
چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفرهي شما، با كاسهيي خوراك و
جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۸
ملاصدرا
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر