محقق را مقلد چون توان گفت ...
(شرح مثنوي معنوي) محمد تقى جعفرى جلد 3 284
اگر همه افراد انسانى تفاوت ميان مقلد و محقق را درك مىكردند، آسيبى كه از پديده تقليدهاى كوركورانه نصيب بشرى مىگردد، به همان اندازه منحصر مىشد كه گروهى حقايق را نمىفهمند و تنها باز گو كننده ناقصى از حقيقتدانها مىباشند، ولى مطلب در اين جا خاتمه نمىيابد، زيرا- براى افكار متوسط فهمانيدن اين اصل كه تقليد غير از تحقيق است تقريباً امكان ناپذير است، مخصوصاً با در نظر داشتن اين كه بعضى از بازگو كنندگان آن چنان ماهرانه سخن مىگويند كه بىچاره محقق به آن اندازه نمىتواند حقيقت خود را بيان نمايد، در اين موارد است كه صورت جاى واقع را مىگيرد و به اصطلاح جلال الدين صداى تقليدى مىخواهد جاى صداى داود را بگيرد
محمد تقى جعفرى، جلد 3، صفحهى 295اين اللَّه همان كلمه است كه از پدر و مادر به تقليد شنيده و مانند ساير امور تقليدى بدون توجه به معناى واقعى آن، با آن شوخىها و بازىها مىكنى. اگر مىتوانستى از راه تحقيق و چشيدن واقعى طعم حقيقت، گام در اين راه بردارى آن گاه از نمودهاى جهان ماديات رهايى پيدا مىكردى و از مكان گام فراتر مىنهادى و ندا دهنده واقعى جان خود مىگشتى.
محمد تقى جعفرى جلد 3 298 فروختن صوفيان بهيمه صوفى ...
( 563) خلق را تقليدشان بر باد داد كه دو صد لعنت بر اين تقليد باد
( 564) خاصه تقليد چنين بىحاصلان كآبرو را ريختند از بهر نان
(شرح مثنوي معنوي) سيد جعفر شهيدى جلد 5 124 فروختن صوفيان بهيمه مسافر ...
1277 5 امّا گويند، مريد را بايد كه تا به مرحله تحقيق نرسيده تقليد كند. قشيرى نويسد: «و اگر طريقت پيروى خواهد و خود در حال خويش مستقل نبود و خواهد مرحلههاى تقليد را بپيمايد تا به مرتبه تحقيق رسد سلف خود را تقليد كند و بر طريقت آن طبقه رود كه آنان از ديگران اولىاند.» (رساله قشيريه، ص 198) ليكن اين تقليد بايد به خاطر تحقيق باشد نه به خاطر طمع...........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر