من به در گفتم ....
دست ها را باز در شب هاي سرد
ها کنيد اي کودکان دوره گرد
مژدگاني اي خيابان خوابها
مي رسد ته مانده ي بشقاب ها
در صفوف ايستاده در نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خويش برديد اي دريغ
نان به نرخ روز خورديد اي دريغ
گير خواهد کرد روزي روزيت
در گلوي مال مردم خوار ها
من به در گفتم وليکن بشنوند
نکته ها را مو به مو ديوارها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر