پنجشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۴

Meditatiion

مديتيشن

(به روش عرفا)

براي‌ آنكه‌ خاطري‌ در ذهنش‌ خطور نكند متذكّر به‌ ذكر خدا و توجّه‌ به‌ خدا يا اسمي‌ از اسماء الله‌ كند و بدين‌ وسيله‌ با وجود اين‌ ذكر ديگر مجالي‌ براي‌ خاطر نخواهد بود و بنابراين‌ نفي‌ خواطر خود بخود به‌ تبَبَع‌ ذكر خواهد بود و سالك‌ هميشه‌ ذاكر است‌، و به‌ تبعِ ذكر ذهنش‌ از خواطر خالي‌ است‌ .

 طريقه‌ مرحوم‌ آخوند ملاّ حسينقلي‌ همداني‌ و شاگردان‌ او و مرحوم‌ حاج‌ ميرزا علي‌ آقا قاضي‌ رضوان‌ الله‌ عليهم‌ همين‌ طريق‌ بوده‌ است‌ و براي‌ تأييد آن‌ به‌ چند وجه‌ مي‌توان‌ استدلال‌ نمود:

 اوّل‌، آنكه‌ نفي‌ خواطر خود بخود دست‌ نمي‌دهد مگر آنكه‌ سالك‌ در دوران‌ مقدّماتي‌ خود را متوجّه‌ شيئي‌ چون‌ چوبي‌ يا سنگي‌ بنمايد و سپس‌ نفي‌ خاطر كند ؛ در اين‌ حال‌ گرچه‌ اين‌ عمل‌ به‌ عنوان‌ مقدّمه‌ براي‌ پاكي‌ ذهن‌ و تجلّيات‌ الهيّه‌ است‌، ولي‌ اگر مرگ‌ او را دريابد ذاكراً و متوجّهاً للّه‌ نبوده‌ است‌ و حتّي‌ در حال‌ خصوص‌ نفي‌ خاطر اگر او را مرگ‌ دريابد ذاكراً للّه‌ نبوده‌ چون‌ نفي‌ خاطر مقدّمه‌ ذكر است‌ نه‌ خود ذكر .

 دوّم‌، آنكه‌ از طريق‌ و روش‌ شرع‌ استفاده‌ مي‌شود كه‌ لِواداران‌ شريعت‌ و پاسداران‌ دين‌ هميشه‌ مردم‌ را به‌ ذكر واداشته‌اند و آني‌ دوري‌ آنها را از ذكر روا نداشته‌اند و از اوّل‌ قدم‌ تا آخرين‌ مرحله‌ سلوك‌ و از عبادات‌ بدوي‌ تا عبادات‌ نهائي‌ در هر حال‌ ذكر را حقيقت‌ عبادت‌ شمرده‌اند. بنابراين‌ حصول‌ تجلّيات‌ صفاتيّه‌ و ذاتيّه‌ در ضمن‌ ذكر حاصل‌ مي‌شود و آنچه‌ مصنّف‌ (ره‌) فرموده‌ كه‌ سالك‌ اگر اعراض‌ كند محبوب‌ غيور به‌ او قفا زند اختصاص‌ به‌ حال‌ ذكر ندارد، بلكه‌ بعد از نفي‌ خاطر كه‌ به‌ ذكر پرداخت‌ اگر باز براي‌ او خاطره‌اي‌ روي‌ داد مطلب‌ همين‌ طور است‌ كه‌ مورد مؤاخذه‌ محبوب‌ غيور واقع‌ خواهد شد و بدون‌ نفي‌ خاطر اگر سالك‌ به‌ ذكر پردازد و در خود جمعيّت‌ پديد كند و از مذكور غفلت‌ نورزد از هر گونه‌ آسيبي‌ ايمن‌ خواهد بود. *

________________________________________

* به نقل از پاورقي رساله ي منسوب به بحر العلوم (پاورقي توسط علامه سيد محمد حسين حسيني تهراني نوشته شده)

 

 

۲ نظر:

ناشناس گفت...

salam va khoda govatttt

ناشناس گفت...

kheyli aali , estefade kardim.