سه‌شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۵

aghl_fihe_maa_fih

حق آن است كه آدمي را بسوزد و نيست گرداند و با هيچ عقلي هم درك نگردد!

عقل آن است كه همواره شب و روز مضطرب و بي قرار باشد از فكر و جهد و اجتهاد نمودن در ادراك باري ، اگر چه او مدرك نشود و قابل ادراك نيست. عقل همچون پروانه است و معشوق چون شمع ، هر چند كه پروانه خود را بر شمع زند بسوزد و هلاك شود ، اما پروانه آن است كه هر چند بر او آسيب آن سوختگي و الم مي رسد از شمع نشكيبد و اگر حيواني باشد مانند پروانه كه از نور شمع نشكيبد و خود را بر آن نور بزند او خود پروانه باشد و اگر پروانه خود را بر نور شمع مي زند و پروانه نسوزد آن نيز شمع نباشد ، پس آدمي كه از حق بشكيبد و اجتهاد ننمايد او آدمي نباشد و اگر تواند حق را ادراك كردن آن هم حق نباشد، پس آدمي آن است كه از اجتهاد خالي نيست و گرد نور جلال حق مي گردد بي آرام و بي قرار و حق آن است كه آدمي را بسوزد و نيست گرداند و مدرك هيچ عقلي نگردد.

به نقل از فيه ما فيه – جناب مولانا جلال الدين

هیچ نظری موجود نیست: