شنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۶

3aaref

مطالبي به نقل از بعضي عرفا

برداشت از تذكرت الاولياء عطار نيشابوري

 

مطلبي از بايزيد بسطامي

چون او به مراتبي بالا رسيد سخناني مي گفت كه بالاتر از ظرفيت مردم بود و نمي توانستند او را به نحو صحيح درك كنند و هفت بار او را از شهر بسطام بيرون كردند . شيخ به آنها مي گفت: چرا مرا بيرون مي كنيد؟ مردم گفتند : به آن دليل كه تو مرد بدي هستي! شيخ به آنها گفت عجب شهر خوبي است اين بسطام كه بدترينش من هستم.

 

مطلبي از ذوالنون مصري

او گفت: يكي از علائمي كه مي توان از خشم خداوند نسبت به شخصي دريافت اين است كه آن شخص دچار ترس از فقر مي شود(و اين به آن معناست كه شخص خداوند را كه روزي ده هست فراموش مي كند)

و باز ذوالنون مصري گفت: خلوت گزيدن از راه هايي است كه انسان را به اخلاص نزديك مي كند.

هر كسي كه خلوت را انتخاب كرد به جز خداوند نبيند. و هر كسي در خلوت قرار گرفت خود را به ستون هاي اخلاص نزديك كرد و به صداقت رسيد.

همچنان گفت: زاهدان پادشاهان آخرتند و عارفان پادشاهان زاهدان!

همچنان ذوالنون گفت: هر عضوي توبه ي مخصوص به خود را دارد:

توبه دل نيت كردن است بر ترك شهوات

توبه چشم آن است كه چشم از حرام ها بپوشناند.

توبه دست آن است كه دست به سوي آنچه كه نهي شده است دراز نكند.

توبه پا آن است كه به سوي آنچه كه نهي شده است نرود.

توبه گوش نگهداشتن از شنيدن سخنان بيهوده و بد.

توبه شكم، نخوردن حرام است.

توبه ي فرج، دور بودن از فحشا.

 

سخناني از بشر * حافي **:

به او گفتند در بغداد حلال و حرام به هم ديگر مخلوط شده است ، تو چه چيزي مي خوي؟

بشر گفت: از همان چيزي كه شما مي خوريد.

گفتند پس چگونه به اين درجه ي معرفت رسيده اي؟

بشر گفت: لقمه اي كمتر مي خورم و قناعت بيشتر مي كنم و مي گريم.

كسي كه مي خورد و مي گريد برابر نيست با كسي كه مي خورد و مي خندد.

نقل است كه يك نفر در يك سرماي شديد بشر را ديد كه لباس هايش را كم تر از حد معمول كرده و دارد در سرما مي لرزد ، شخص به او گفت اي مرد اين چه حالتي است؟ بشر گفت: فقرا به يادم آمدند و ديدم كه مالي ندارم تا به ايشان بدهم گفتم حداقل كار اين است كه مانند آنها سرما را احساس كنم.

نقل است كه يكي با بشر مشورت كرد كه: دو هزار درم حلال دارم ، مي خواهم كه به حج بروم .

بشر گفت: تو به تماشا مي روي . اگر براي رضاي خداي مي خواهي كاري انجام دهي وام چند فقير كه از پرداختش عاجز شده اند بپرداز يا به يتيمي و يا به خانواده ي بي بضاعتي بده كه راحتيي كه به دل ايشان برسد از صد حج با ارزش تر است.

 

_________________________

* Boshr يا Beshr كه هر دو را گفته اند

** حافي به معناي پابرهنه

 

۸ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
طاعات و عبادات شما قبول حق
احوال شما ؟ انشاءالله که خوبید
مطلبتون بسیار زیبا و آموزنده بود
خداککمک کنه بتوانم در عمل پیرو این بزرگان باشم
در پناه حق موفق و پیروز باشید
التماس دعا حاجتتون روا
یا علی

yaghin گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ناشناس گفت...

سلام
احوال شما؟
انشاءالله که خوبید
طاعات و عباداتتون قبول حق
برادر گرامی مطلب زیبایی گذاشتید دستتون درد نکنه
توی این شبای عزیز قدر
خیلی التماس دعا
به همه دعا کنید
در پناه حق تعالی
....

ناشناس گفت...

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باد آن که چو چشمت به عتابم می‌کشت
معجز عیسویت در لب شکرخا بود

یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود
یاد باد آن که رخت شمع طرب می‌افروخت
وین دل سوخته پروانه ناپروا بود

یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب
آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود

یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود

یاد باد آن که نگارم چو کمربربستی

در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود

یاد باد آن که خرابات نشین بودم ومست
وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود

یاد باد آن که به اصلاح شما می‌شد راست
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود

ناشناس گفت...

قسمت کرد حق تعالی چیز ها را بر خلق...
اندوه نصیب جوانمردان نهاد و ایشان قبول کردند.[گل]

ناشناس گفت...

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند --- از تبادل لینک با وبلاگ پرمحتوای شما واقعا خوشحال خواهم شد

ناشناس گفت...

salam,
khabari nist. chera up nemikonid?

ناشناس گفت...

salam, besyar estefade kardam va vaghean Hali Digar dad.
dra panahe hagh bashid dooste gerami