مداحي يا سطحي نگري و بازيچه قرار دادن دين؟!
از نمونه هاي سطحي نگري به دين، بازيچه قرار دادن احساسات مردم است و اين کار را در بسياري از مداحي ها که به نام مداحي اهل بيت وجود دارد مي توانيم به وضوح ببينيم.
انواع و اقسام فنون را استفاده مي کنند تا اشک مردم را دربياورند ، تغيير در صدا و زير و بم کردن آن و توجه به اينکه مردم درباره ي شخص مداح چه فکر مي کنند بيشتر ابعاد فکري مداح را اشغال کرده.
توي اتوبوس نشسته بودم، ديدم دونفر از مداحان جوان مشغول صحبت کردن با همديگر هستند و داشتند تمرين مي کردند که چگونه به صداي خود حزن بيشتري بدهند و کل مسير تمام هم و غمشان همين بود، در صورتي که انتظار مي رود کساني که ميکروفون را به دست مي گيرند افراد را با واقعيت ها آشنا کنند نه اينکه در ماليخوليا غرق نمايند(اينها باعث مي شوند کساني که از بيرون به دينداري ما نگاه مي کنند ما را به خرافي گري و ضعف عقل متهم کنند).
مطلب ديگر اينکه ضعيف ترين نوع آهنگ سازي در مداحي ها به چشم مي خورد و به هر آهنگ و موسيقي که احساس کنند اشک ساز است متوسل مي شوند(جالبه که خيلي وقتها راديو و تلويزيون ما خودش به اين سطحي نگري ها دامن مي زند).
روز دوشنبه(28 صفر حدود ساعات بين 9 تا 10.5 صبح) داشتم راديو گوش مي دادم که مشغول پخش يک مداحي شد ديدم آهنگ اون ترانه اي که فکر ميکنم ويگن خونده و شايد هم عارف (قبل از انقلاب)، به عنوان آهنگ مداحي انتخاب شده، ترانه ي «آزرده دل»، خيلي عجيب بود.
رموز عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگرچه صنعت بسيار در عبارت کرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر