شنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۳

آقاي دکتر لاريجاني ، چقدر حرف؟

خيلي جالبه که براي فيلمهاي آمريکايي اينهمه ناقد داريم ، براي مشکلات آمريکا اين همه ذره بين داريم.

ولي فيلمهاي داخلي هيچ حساب و کتابي ندارن و مشکلات و فساد داخلي به هيچ وجه مطرح نميشن.

ما تعداد بيکاران آمريکايي رو مي دونيم ولي تعداد بيکارهاي کشور خودمون رو نمي دونيم، آمار طلاق آمريکا رو مي دونيم ولي از آمار طلاق در کشور خودمون بيخبريم.

مرده ي خود را رها کردست او

مرده ي  بيگانه   را   دارد  رفو

سيستمي که نقد نشه مرده

ما براي اين 5 6 تا کانال شايد اگه 5 6 تا شبکه ي ديگه بسازيم که کار اينها را به اندازه ي زمان برنامه ها نقد کنه شايد هنوزم جوابگو نباشه. وقتي قرار به صحبت و نقد روي اثرات مخرب بعضي برنامه ها بشه اونوقت يه شاهنامه هم جوابگو نخواهد بود. برنامه اي مانند نقطه چين که از سريال هاي خود صدا و سيماست با بار ضعيف فرهنگي و اثر تخريبي بالايي است. اين بار ضعيف فرهنگي هم در بسياري از مواقع به جاي انتقادهاي اجتماعي بدون غرض ورزي، تبديل ميشن به بازگشايي عقده هاي سياسي به جناح رغيب. مانند برنامه هايي که در رابطه با انتخابات ساخته بودن. غير از اون هم فقط يک برنامه ي عبث رو به مردم تحويل ميدن که فقط مشغول مي کنه و دچار يک سکر منفي.

يا همين فيلم سينمايي خفاش که تو ايام نوروز پخش شد، آخه اين فيلم چي داشت؟

راستش اين يکي دو تا رو به صورت تصادفي ديدم ، وگرنه ظاهرا " خواجه در قصد نقش ايوان است".

هیچ نظری موجود نیست: