چهارشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۲

يک غفلت شگفت.......

هوشيار ترين و آشناترين مردم احساس هرکسي را تنها در سخنش مي جويند و اين يک غفلت شگفتي است، چه ميان آنکه با نيرومند ترين کلمات ايمان خويش را به کسي يا امري بيان کرده است و در بيان آن نيز اصرار دارد و براي اظهار آن از همه ي استعداد هاي روح و لفظ کمک گرفته است با آنکه نيرومندي ايمانش به کسي يا امري در کلماتش پيداست اما به کتمان آن اصرار دارد و براي پنهان کردن آثار آن از همه ي استعداد هايي که در اراده و تصميم و گذشت خويش دارد کمک گرفته است فاصله اي است که حتي کساني که با زبان و دل آدمي آشنايند نيز از آن غافلند و کسي که شگفت ترين و باور نکردني ترين دوست داشتن ها را خطاب به خويش احساس مي کند و در برابر آن يا سراسيمه و پريشان مي شود يا غزل ها و سروده ها و قصه هايي براي دل خويش مي شمارد، هرگز در آن حال نمي تواند تصور کند که اين غزل ها و قصه ها را از زبان کسي مي شنود که در نگفتن و نسرودن آن رنجهاي بسيار درد آور برده و در کتمان کردن آن جهادهاي خونين با خويش کرده است و نتوانسته است!

 

گفتگوهاي تنهايي

دکتر شريعتي

هیچ نظری موجود نیست: